....

ساخت وبلاگ
امروز تولدشه.

دیروز بحث کردیم و حرفای سنگینی بهم زد. در ماشین رو محکم کوبیدم و پیاده شدم. رفتم که نباشم...

این چندوقت اخیر بحث زیاد بود . سعی کردم کوتاه بیام اما اشتباه بود و لیاقتش رو نداشت.

کادوش رو چند روز قبل داده بودم .

روز تولدش با روز مرگ این رابطه 5 ساله یکی شد...

.......
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 11:40

گاهی بدون اینکه به چیزی فکر کنم، یسری خاطرات به ذهنم هجوم میاره.  مثل الان. یاد روزهایی افتادم که توی دفتر بیمه یک کار پاره وقت پیدا کرده بود. حقوقش خیلی خیلی کم بود اما چاره ای نبود. بعدظهر می رفت تا .......ادامه مطلب
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 11:40

کاش میشد برگردم به گذشته، چیزهای زیادی هست که دوست دارم تغییرش بدم...

_سردرد بدی دارم از ظهر، قرص ها هم جواب نداد.

_لباسی سوخت که اغلب او می‌پوشید، میخواستم چیزی رو از کنار اجاق گاز بردارم . ترسیدم اما نمی‌دونم از چی‌

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۶ساعت 2:16  توسط آفتاب  | 
.......
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1396 ساعت: 8:48

اینجا قراره یجورایی دفترچه خاطرات روزانه من باشه. جایی برای گفتن و نوشتن حرفهایی که نمیشه جای دیگه ای گفتشون؛ حرف های درگوشی!
اینکه چند نفر بهش سر بزنه خیلی مهم نیست، بیشتر به دنبال ثبت این روزها هستم.
گاهی بعضی چیزها رو برای خودم و او مینوسم، شرمنده که رمز دارند! .......
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : زمان,آمده, نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 13:17

از دیروز معده ام دوباره ریخته بهم. شب تا 4 با کشلدون حرف میزنم.  بعدش هم از درد نتونستم درست بخوابم. به کشلدون میگم:معده م دوباره خنگ شده. خیلی جدی جواب میده: فردا میری دکتر! مریضی خنگی معده نداریم. نرفتی نه من نه تو! یا خدا ، چه خشمالو ;-) بهش میگم:آفتاب به قربونت. شام دیشب اذیتم کرده و الان خوبم. نميدونم قانع شد یا نه. هنوز حالم خوب خوب نیست. بابا هم میگه بریم دکتر اما وقتی میدانم یه آمپول مسکن در انتظارمه، خب چه کاریه که درد اون رو هم تحمل کنم. با همین کنار میان.  + مدیونید اگه فکر کنید از آمپول میترسم :) + نوشته شده در  جمعه دهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 21:51  توسط آفتاب  |  .......ادامه مطلب
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : مریضی,خنگی, نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 13:17

- کشلددوووون! + جونم - میدونی چند وقته بهم نگفتی دوسم داری. میدونم که داری اما گاهی میخوام بشنومش دوباره. + دوست دارم عزیزم از چی نگرانی؟  - نميدونم. قول بده هیچ جا بدون من نری. + قول میدم عسلدون   پ.ن:فک کنم 4-5 روزی بود که دقیقاً با این لفظ نگفته بود :)) + نوشته شده در  چهارشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 2:36  توسط آفتاب  |  .......ادامه مطلب
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : مکالمه,هایی, نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 13:17

 - عسلدون

+ جون دلم

- قول بده هیچ وقت ترکم نکنی. مثل همیشه.

+ قربونت برم. من همیشه کنارتم. وقتی بهت ميگم نفس نه تعارفه و نه شوخی.بدون تو خودم نميتونم دووم بیارم. 

+ نوشته شده در  پنجشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 0:58  توسط آفتاب  | 
.......
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : مکالمه, نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 13:17

این خرابی بلاگفا خیلی اعصابم رو بهم ریخت،

کلی خاطرات رو با خودش برد. دارم سعی میکنم یجورایی بعضی هاشون رو پیدا کنم دوباره.

 

پ.ن: نمیدونم کار درستی میکنم یا نه...

 

 

 

+ نوشته شده در  جمعه نوزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 22:31  توسط آفتاب  | 
.......
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : بلاگفا, نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 13:17

دارم سعی میکنم چیزهایی رو برگردونم...

اصلا نمیدونم خوبه یا بد این کار

حالم خوب نیست، بیشتر جسمم...

چیزهایی وقتی دست به دست هم میدن میشن قاتل روح و جان...

انگار که در بازی کلش باشم و غارتم کنند

بعضی چیزها شورش کرده اند، متحد شده اند بر علیه م ...

level ت چند است آی درد!!!

+ نوشته شده در  جمعه نوزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 23:59  توسط آفتاب  | 
.......
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 13:17

هفته ها و روزهای سختی رو میگذرونم.  ماه عجیبی بود؛ اول و آخرش اصلا شبیه هم نبود...

دو هفته اخیر همه توانم رو گرفت. روح و جسمم رنجور شده.

نماز ظهر رو سلام میدم:خسته ام....

چهار رکعت نماز عصر میخوانم قربت الی الله:نمی کشم خدا....

به خودم میام؛ نماز عصر رو سلام دادم و زیر لب زمزمه میکنم:دو رکعت نماز صبر قربت الی الله ....

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۴ساعت 19:58  توسط آفتاب  | 
.......
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : man-o-daneshga بازدید : 24 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 13:17